خیلی وقت است که آپ نکردهایم مگر نه؟
میبینم٬ میشنوم٬ اما دیگر گویی نمیتوانم بنویسم.
تو که یادت رفته اینجا را٬ پس بگذار در جایی حرف بزنم که نه کسی به یادم میآورد و نه کسی میداند که کیستم.
این منم٬ تنهاترین آدمی که همیشه آدم دورش است.
این منم٬ غمگینترین آدمی که همیشه لبخند میزند.
این منم٬ بغضی که همیشه میخندد.
این منم٬ عشق جاودانی که همیشه خون است.
این منم٬ زیباترین زشتروی عالم.
این منم٬ بدترین عاشق همهی آدم.
این منم٬ آزاردهندهی عشقم در هر جا.
این منم٬ کسی که همیشه میرود.
این منم٬ منی که حتی دیگر نمیداند کیست.
این منم٬ منم منمهای بیپایان.
این منم٬ کسی که شاید روزی تیغ فلک امانش را ببرد.
خسته از همه چیزم و سوال بزرگم از دنیا این است که:
چرا عشق را آفریدی تا رنج دهد؟
چرا عاشق را آقریدی که تنها بماند؟
چرا معشوق را آفریدی که با یادش زنده بماند؟
و باز این منم٬ فیلسوفی که کارش رنج دیدن است و پرسیدن و جواب نشنیدن.
این منم٬ کسی که زنده ماند٬ چون مردن سخت بود. :)
پسر داشت غرق میشد٫ نمیتوانست خود را نجات دهد.
شاید هم میتوانست اما دلش نمیخواست٫ شاید حسی که غرق شدن داشت مطبوعتر از چیزی بود که انتظارش را داشت. هنوز داشت دست و پا میزد اما چه فایده؟ هر چه بیشتر دست و پا میزد بیشتر در آن غرق میشد. در چیزی به سیاهی قیر. پسر همچنان دست و پا میزد٫ نه برای اینکه خود را نجات دهد برای اینکه میخواست خود را کاملا به آن بیالاید.
به چیزی به سیاهی قیر نگاه میکرد ولی نمیتوانست از آن چشم بردارد حس غرق شدن وجودش را فرا گرفت بود. حسی شبیه به اینکه بر رویش آب سرد ریخته باشند گویی تا حالا خواب بوده و تازه از خواب برخواسته٫ گویی از ابتدا منتظر چنین زمانی بوده و همیشه میدانسته که این اتفاق خواهد افتاد.
پسر نمیتوانست نگاه خود را بردارد. چشمانش در آن سیاهی خانه ساخته بودند و برای همیشه در آن ساکن شده بودند.
در شهر امن چشمانش.
+ حالا سه تا آپ ازم عقبی :-"
سلام خوبی؟
دلم برات تنگ شده. میدونم مدت کمی هست که نیستی ولی خب دست خودم نیست. خصوصا بعد قضیه دیروز.
دیروز با دوستای دانشگاهم بیرون بودیم. بهت گفته بودم. سر جمع سیزده نفر بودیم پنج تا پسر هشت تا دختر یکیشونم هم اسم تو بود ولی اون قبلیه نبود. انگار هر جا میرم باید یه نشونه ای از تو باشه. دختره رو به اسم صدا نمیکردم بهش میگفتم آبی چون وقتی اسمش رو میگفتم یاد تو میافتم. جات خیلی خالی بود عزیزم. منم همش به یادت بودم اونجا وقتی میگم همش یعنی واقعا تمام مدت به یادت بودم.. دلم میخواست تو اونجا بودی.
دو تا پسرا با دوستدختراشون اومده بودن. منم همش یاد تو بودم. کاش بودی دستت رو میذاشتی توی دستم وقتی از کوه میرفتیم بالا کمکت میکردم وقتی سردت بود سوییشرتم رو بهت میدادم. کاش.. ولی نبودی. اما توی قلبم بودی. نبودی اونجا؛ دختره با گوش دوستم بازی میکرد (البته دختره هم دوستمه ولی پسره بیشتر دوستمه) هی در گوش هم حرف میزدن. کیف دختره رو میاورد براش بالا. دلم میخواست بدونم اگه تو هم بودی اینکارا رو میذاشتی بکنم یا میکردی یا نه.
آخرش توی رستوران همه داشتن با موهای من بازی میکردن. دلم میخواست همشون رو بزنم بگم اینا برای یکی دیگست اما فقط ساکت بودم وقتی از موهام میگفتن توی دلم میگفتم چه عالی تو هم حتما ازشون خوشت میاد میشینی باهاشون بازی میکنی.
وسط غذا بحث ماهها پیش اومد. میگفتن خردادیا بیوفان :( فک کنم هیچوفت انقد ناراحت نشده بودم از این حرف. کاش میشد بهشون بگم چه حالی دارم همش به چی فکر میکنم. از یه طرفم به یاد تو افتادم. تو هم مثل من خردادی هستی :) یکی از بهترین خردادیا :) ؛؛) فکر میکردم اگه ببیننت دیگه همچین چیزی نمیگن. با اون خنده ی خوشگلت :) وقتی لبخند میزنی انگار هیچ دردی توی دنیا برام وجود نداره.
در کل خوش گذشتش اما جای تو خیلی خیلی خالی بود عشقم.
+ دوست دارم :* بیشتر از هر چیزی عزیزم :)
+ امیدوارم امتحان امروزت رو خوب بدی. من دعا میکنم برات :-"
+ یه آپ از من عقبی :->
+تیتر هم ایهام داره :دی
عاشقتم؛ حتی اگه نباشی. بازم عاشقتم. ؛)
خب عشقم :-"
از اونجایی که انشا نوشته بودی منم داستان کوتاه مینویسم خوشگلم. باشد که باشد:دی
دوست دارم خانوم کوچولو:دی :*
بفرمایید چند خط داستان:دی
روزی بود که پسری بود که غمگین بود از اینکه تنها بود.
میگویند خدا صدای قلب انسانها را میشنود. خصوصا قلبهایی که شکسته باشد. نمیدانم شاید خدا صدای آن پسر را شنید شاید هم سرنوشت این بار یک دست خوب به آن مرد داده بود. کسی چه میداند؟!
پسر سرانجام روزی در اوج تنهایی کسی را یافت. سرانجام حس کرد که کسی دارد و با آن فرد برای خود کسی ـست.
پسر کمی عجیب بود اما آن دختر میفهمیدش.
پسر کمی مرموز بود پر از اسرار بود ولی دختر حل میکردش.
پسر دلش میگرفت و بیدلیل دعوا میکرد اما دختر درک میکرد.
پسر؛ پسرخوبی بود اما دختر به خاطر بدیهایش عاشقش شده بود.
در زندگیـشان عشق معنیش آرامش نبود. معنیش هیجان با هم بودن بود.
سرانجام پسر حس کرد تفاوت دارد. شاید زندگی ـش به آن بدی که فکر میکرد نبود. شاید میتوانست مثل دیگران امید را حس کند.
شاید در آینده...
اما نویسنده نمیخواهد داستانشان را بنویسد. نمیخواهد آنها را در بند کلمات اسیر کند. میخواهد خودشان داستانشان را بنویسند. و با تمام وجود آرزو میکند که پایان خوشی داشته باشند.
علیـ ـرضا
گفتی نوبت توئه، گفتم انشایی که واسه بیتا نوشتمو می ذارم. اینم انشا!
نخندیا، یعنی می تونی بخندی ولی به من نه به انشائه :-" خو اینو مثلا یه بچه ی کلاس شیشمی نوشته دیه!
_____________________________________
موضوع انشا: از معلم خود چه انتظاراتی دارید؟
مثل هر دانش آموز دیگری من دوست دارم معلمم مهربان و خنده رو باشد، با ما شوخی کند و نگذارد فضای کلاس کسل کننده شود.
مثلا وقتی درس می دهد، کارهای جدید بکند (!) ، فقط متن درس را نخوانیم یا فقط درس را نگوید؛ کمی هم از ما بپرسد و بخواهد ما هم در درس دادن مشارکت کنیم.
مهم ترین چیز به نظرم این است که او خوب درس بدهد؛ سوالات مهم درس را بگوید و هر قسمت از درس را می گوید همان لحظه دوره کند تا مطمئن شود، همه یاد گرفتند.
همه ی ما دانش آموزان دوست داریم معلممان کم مشق بدهد، اما معلوم است که برای اینکه درس را خوب یاد بگیریم مشق می دهند ولی باز هم کمتر باشد تکالیف! (خود درگیری :| )
یک چیز مهم دیگر این است که هیچکس دوست ندارد معلم به دیگری بیشتر اهمیت بدهد و با او صمیمی تر باشد، پس ما از معلم انتظار داریم همه را به یک اندازه دوست داشته باشد و بین دانش آموزان فرق نگذارد.
پایان
__________________________________
نخند! :دی
سلام عزیزم
خیلی وقته اینجا رو آپ نکردیم پس شاید فراموشش کرده باشی و شاید اینجا رو نخونی
ولی مینویسم؛ چون نوشتن تنها چیزیه که داریم
دلم برات تنگ شده عزیزم
چیکارا میکنی؟
دوست جدید پیدا کردی؟
مدرسه جدید چطوره؟ شیطونی که نمیکنم شیطونم؟:)
نمیدونم چرا جدیدا حس میکنی که دوست ندارم؛ مگه میشه تو رو دوست نداشت؟:-"
دلم برات تنگ شده؛ قدر همه ی لحظه هایی که با هم بودیم
باز هم مهر رسید
به جای مهر؛ جدایی داریم
جدایی که شاید برای همیشه نباشه ولی اذیتم میکنه
امیدوارم این رو بخونی و بدونی که هنوزم دوست دارم نه به خاطر چیزایی که داری؛ به خاطر چیزایی که نداری:)
دوست دارم:*
دیمون سالواتوره <-->
مرد متولد خرداد اکثرا دو زنه
است و حتی در ضمن ماه عسل ممکن است عروس را بگذارد و برود.در زناشویی و معاشرت
با زن اهل تنوع و ماجراست وحال و احوال عاشقانه اش بی ثبات و رنگارنگ است. برای
فرزندان پدری نرم و مهربان و ملایم است، ممکن است بچه های خود را لوس کند.مردی
با ذوق، هنر دوست و غیر حسود و کمی بد قول است. عاشق یک چنین مردی شدن موجب می
شود که احساس مطبوعی از تامین به شما دست بدهد زیرا پیوسته یقین خواهید داشت
کسی را دارید که هر وقت به وی نیازمند شدید، به کمکتان بشتابد و هرگز تنهایتان
نمی گذارد. تمام تردیدهای اجتماعی که قبل از ازدواج با او داشتید، سریعا از بین
می روند، با وجود این هیچ بعید نیست که اگر صبح روز شنبه او را برای خرید نان
به خارج بفرستید، تا یکشنبه ظهر برنگردد. اگر می خوهید اعصاب آرام و راحتی
داشته باشید، هرگز منتظرش نباشید و هنگامی که خواست از منزل خارج شود، گوشه کتش
را نچسبید.وقتی موفق شدید طبیعت نا آرام و رفتار غیر قابل پیش بینی اش را درک و
قبول کنید،دیگر کارها برایتان سهل و ساده می شوند. شاید این حالت مغایر با
رفتار مردی باشد که زنش می تواند روی شراکت او در زندگی حساب کند، ولی در عمل
این نا پایداری ها ربطی به فکر و احساسی که او راجع به همسرش دارد، ندارد.دختری
که به عقد یک مرد متولد خرداد می آید، نه تنها می تواند مطمئن باشد که شوهرش
هرگز در مشکلات و پیچ و خم های زندگی او را تنها نمی گذارد، بلکه در عمل همیشه
لااقل دو نفر همراه دارد که هر دوتایشان همان شوهر او هستند. شما می دانید که
او در برج دو پیکر به دنیا آمده است. مثلا موجودی است که دو روح کاملا متفاوت
در یک کالبد داشته باشد. حتی شخصیت او دوگانه است. او خوش صحبت و مردم دار است.
به مهمانی رفتن و مهمانی دادن و با مردم جوشیدن را دوست می دارد. هم صحبت خوبی
است.غالبا شمع مجلس است و در گفت و گو نکته سنج و باذوق است. اگر با او آشنا
شدید، اگر با او گرم گرفتید، اگر از او خوشتان آمد، اگر به فکر حلقه نامزدی و
سفره عقد افتادید، از ابتدا بدانید که مردی را برای زندگی انتخاب کرده اید که
ممکن است ماه عسلش را نصفه کاره رها کند و برای انجام کاری تک وتنها به یک شهر
دیگر برود. وزش یک باد و نسیم تصمیم و رای او را بر می گرداند. او به شدت از
تنهایی نفرت دارد و همیشه مایل است در جمع باشد. اگر برای مدت درازی بماند،
کارش به اشک و آه و فغان خواهد کشید. یک روز ممکن است نامزد متولد خرداد ماه
شما شاد و خندان به دیدنتان بیاید و پیشنهاد کند که با هم به دیدن یک فیلم کمدی
و یا تماشای یک سیرک بروید. او برای شما گل، عطر، صفحه، کتاب و کادوهای دوست
داشتنی دیگر می آورد. شما دعوتش را قبول می کنید و با هم به گردش می روید،
ساعات خوشی با سرعت سپری می شوند و شما از اینکه در کنار مردی این همه خونگرم
وشاد و خوش سر و زبان غرق در شادی و نشاط هستید، از خوشحالی در پوست نمی گنجید.
او به صد شیوه مختلف به شما می گوید که دوستتان دارد، شیوه هایی که نظیرش را
هیچ کس دیگری نم داند.فردای آن روز تلفن زنگ می زند و او بدون هیچ دلیل قانع
کننده ای قرار ملاقات بعدی اش را با شما به هم می زند و موجب می شود که هزار
فکر و خیال ناباب در قلب و مغز شما به وجود بیاید. آیا اظهار عشقش به شما شوخی
بوده است؟ آیا دوست دختر دیگری پیدا کرده است؟ آیا کار خلافی از شما سر زده
است؟ آیا گرفتاری خاصی برایش پیش آمده است؟چند روز بعد باز سر وکله اش پیدا می
شود، با دهها جمله خوش آیند وچهره ای مملو از نشاط، اگر کوچکترین حرکتی از شما
مشاهده کند که دال بر رنجش شما باشد، سخت متعجب می گردد، اما در همان حالت ممکن
است از شکل کفش و یا آرایشی که کرده اید انتقاد کند ویا با فلان نظریه ای که
ابراز می دارید، مخالفت نماید و حتی بگویید که شک دارد که در جوار یکدیگر
خوشبخت خواهید شد. درباره این رفتار ضد و نقیض واین کردار مغشوش ابدا حیرت
نکنید و علتش را جستجو نکنید زیرا خودش هم جواب درستی برای توجیه کردن آن
ندارد.اگر شما تاب مقاومت بیاورید وصبر و حوصله داشته باشید، هفته بعد بار دیگر
خود را با او در تئاتر، موزه، سینما، کتابخانه و یا گالری نقاشی می بینید و
عمیقا مجذوب اطلاعات وسیع و عمیقش در رشته های مختلف علمی و هنری می شوید. در
همان لحظات ناگهان دست شما را در دستش می گیرد و پیشنهاد می کند که با وی
ازدواج کنید، درست به همین صورت، خیلی برق آسا، لحن کلامش آن چنان صادقانه و
نگاهش آن چنان صمیمی است که شما در یک لحظه تمام آن چندگانگی ها، تمام آن خلف
وعده ها، تمام آن تضادها را فراموش می کنید و می گویید « حاضرم »، در یک چنین
موقعیتی، اگر واقعا خیال شوهر کردن دارید، کوچکترین تردیدی در جواب مثبت دادن
سریع به خودتان راه ندهید زیرا در غیر این صورت ممکن است او عقیده اش را خیلی
زود عوض کند، به این ترتیب است که شما همسر یک مرد «چیستان » می شوید.بله او ی
«چیستان» و سئوال مشکل است. اگر شما انتظار دارید که شوهرتان آدم ثابت قدم و
بدون تلون مزاج باشد پیوسته مثل مجنون به لیلی خود عشق بورزد وهرگز حرف و عقیده
اش را عوض نکند، در اشتباه کامل بسر می برد. اگر یک چنین آرزوها و نیاتی در سر
دارید، هرگز خود را برسر راه یک مرد متولد شده در ماه خرداد قرار ندهید. اگر از
زمره زنانی هستید که می خواهید زندگی آرام ، مطمئن و یکنواخت و معمولی داشته
باشید، از مرد متولد خرداد ماه حتما بگریزید.نمونه بسیار بارز دو شخصیتی بودن
متولدین خرداد را می توانید از دهان یکی از زیباترین و مشهورترین هنرمندان
هالیوود بشنوید. او می گوید که یک روز تعطیلات آخر هفته را به اتفاق عده ای از
دوستان و آشنایان میهمان یکی از کارخانه دارهای بزرگ بودم، او ما را به کشتی
تفریحی خود دعوت کرده بود تا در سواحل زیبای مدیترانه به گردش بپردازیم. این
اولین باری بود که من او را می دیدم و وقتی پا بر روی عرشه کشتی اش گذاشتم، با
برخورد بسیار سرد وی مواجه شدم. رفتار او طی دو روز بعد هم به قدری توهین آمیز
جلوه کرد تا جایی که به یکی از دوستانم گفتم نمی دانم او که اصلا نمی خواهد با
من حرف هم بزند، چرا مرا به این میهمانی دعوت کرده است. این اولین باری است که
من او را می بینم و هیچ دلیلی برای این رفتار بی نزاکتش نمی توانم حدس بزنم.
اما این خانم گول ظاهر میزبان را خورده بود زیرا این مرد متولد خرداد مدت ها
بود که عاشق او شده بود و این عشق در طی آن دو روز چنان شدت پیدا کرد که سر
انجام از وی خواستگاری کرد و کارشان به ازدواج کشید، اما آیا این رفتاری است که
باید از یک عاشق سر بزند؟همانطور که قبلا نیز گفته شد، مرد متولد خرداد علاقه
دارد که مرموز جلوه کند و چندگانگی خلقی و روحی او نیز ناشی از همین رمز و راز
است.گاه عاشق است و برای زنی می میرد ولی به او اخم می کند، گاه از کسی قلبا
نفرت دارد ولی از روی سیاست و مصلحت با او چنان گرم می گیرد که گویی دیگر هیچکس
را به اندازه او در دنیا دوست نمی دارد .کسانی که با او سر و کار دارند، همیشه
گیج و سر در گم هستند که میل باطنی و عقاید پنهانی او از چه قرار است.از این
گذشته، مرد متولد خرداد میل ندارد که هیچکس حتی همسرش و یا نزدیک ترین دوستش به
خلوت دل او و ضمیر مخفی او راه یابد. او راز درونی اش را با هیچکس در میان نمی
گذارد و کسی را به صندوقچه اسرار دل خود محروم نمی کند و اگر شما همسر چنین
مردی هستید، بهتر است که برای گشودن این صندوق اسرار پافشاری واصرار نکنید و او
را به حال خود بگذارید.مرد متولد خرداد قبل از هر چیز انتظار دارد که همسرش از
نظر روحی پشتیبان او باشد و اگر زنی توانست به این سئوال پاسخ مثبت دهد، خیلی
زود می تواند او را تحت نفوذ خود بگیرد، علی الخصوص که او به هیچ وجه خودخواه
نیست. اگر بتوانید هوش و ذکاوت خود را در قالب زنانه به وی عرضه کنید، بر خلاف
مردهای دیگر که از زن خیلی باهوش خوششان نمی آید، از شما استقبال می کند و
احترام بیشتری برایتان قائل خواهد شد و همین موجب نزدیکی بیشتر شما و او خواهد
شد. مشهور است که متولد این ماه دوستان قدیم را به خاطر دوستان جدید فراموش می
کند، اما بدانید که او این کار را به این علت انجام نمی دهد که قلب ندارد و قدر
دوستی را نمی شناسد. بلکه این طبیعت اوست که در هر لحظه به آن شخص و یا چیزی
توجه داشته باشد که در آن موقع با حالت روحی و تمایل باطنی اش تناسب
دارد.بسیاری از مردان متولد این ماه چند بار ازدواج می کنند، و اغلب این ازدواج
ها را در سنینی انجام می دهند که هنوز جوان هستند.طبیعی است که این قاعده کلیت
ندارد اما اگر مرد خرداد دو زن نداشته باشد، از خیلی چیزهای دیگر دو تا دارد،
مثلا دو تا اتومبیل، دو تا آپارتمان، دوتا شغل، دو تا لیسانس یا دکترا، دو تا
حیوان خانگی، دو تا ریش تراش، دو تا سر گرمی، دو تا هدف و... او واقعا دو نفر
است.یکی از دوستان که روزنامه نویس است و در ماه خرداد متولد شده،چنان دو
شخصیتی شدیدی است که سالی دوبار به مرخصی می رود، یک بار به شمال، یک بار به
جنوب. او عاشق قایقرانی و اتومبیل رانی است، دو تا بچه دارد، هم تار می زند و
هم سنتور، دو تا خود تراش برقی و بالاخره ده ها فکر و ایده در سر دارد که به
طور متوسط هر شش ماه یک بار آنها را عوض می کند. آنچه که عجیب بود، این بود که
یک بار بیشتر ازدواج نکرده است، وقتی پرس و جو کردم، معلوم شد که پدرش متولد
برج اسد( مرداد) است( اگر یکی از والدینش متولد مرداد ویا اردیبهشت) باشند، در
طالع زناشویی اش اثر می گذارد تلون مزاج از او سلب می شود). او در کارش زبر
دستی و مهارت خارق العادهای دارد، به نحوی که در همان حال که مشغول نوشتن یک
مقاله است، طرح کلی مقاله دیگری را هم در سر می ریزد و این امر به هیچ وجه موجب
درهم و بر هم شدن مطالبی که بر روی کاغذ می آورد، نمی گردد. او مرد دو چهره است
با توانایی انجام کارهای گوناگون است.دو شخصیتی بودن بر امور مالی متولدین
خرداد نیز اثر می گذارد. گاه به دست و دل بازی شهره آفاق است وگاه او را می
بیند که دست ودلش برای خرج کردن یک شاهی می لرزد. از این نظر اگر معدل اعمال او
را بگیرید، دست و دل بازی اش برجسته تر است. او نه به جمع کردن پول علاقه دارد
نه چیزی به دست بیاورد و بدون تغییر آن را از دست بدهد.بین صورت فلکی دو پیکر و
اخبار و رد وبدل کردن اطلاعات رابطه ای نزدیک وجود دارد و به همین دلیل در
مراکز خبرگزاری های عالم موفق ترین خبرنگاران همیشه کسانی هستند که در ماه
خرداد متولد شده اند. متولد جوزا کسی است که حتی اگر در یک سازمان خبری کار
نکند وعملا به رد و بدل کردن اخبار و اطلاعات وعرضه کردن ایده های نو علاقمند
باشد و قابلیت عجیبی برای کسب اخبار و شایعات و مبادله کردن آنها داشته باشد.
از نظر اینکه آیا در عشق و کار و زندگی موجود وفاداری است یا نه، باید گفت که
به شیوه خودش او وفادار است و وفادار هم باقی می ماند، اما این بدان معنی نیست
که پس از زناشویی چشم و گوش خود را به روی تمام زنان عالم ببندد. او از یک طرف
مرد جذاب خوش صحبتی است و از طرف دیگر تشنه معاشرت و گفتفوست و به همین جهت
مورد توجه زنان قرار می گیرد و در مجالس و محافل هم او و هم زن ها با او گرم می
گیرند و به همین جهت همسر مرد متولد خرداد نباید از تیپ حسود و نظر تنگ باشد
زیرا در این صورت بسیار رنج می برد. اما چون مردی صمیمی و منصف است، عدالت
وانصاف کمتر به او و اجازه می دهد که به همسرش خیانت از یک حس ششم قوی برخوردار
است و مچ دست خائن را به سهولت می تواند بگیرد. او از نظر روحی و مغزی یک انسان
خیانتکار نیست. مرد متولد خرداد پدری صبور، آرام و مهربان است. او قادر است که
مطالب خود را بدون پرخاش و با زبانی نرم و ملایم به فرزندان خود حالی کند و چون
از روی شوق و ذوق با بچه ها حرف می زند و بازی می کند، لذا فرزندانش قبل از
رفتن به مدرسه دارای اطلاعات و آمادگی کافی هستند و از روشنایی ذهن و فکر
برخوردار می باشند. روابط پدر متولد خرداد و فرزندانش صمیمی و دوستانه است و
آنها به سهولت اسرار دل خود را نزد پدر فاش می کنند. البته این حسن روابط گاهی
هم موجب آسان گیری و لوس شدن بچه ها می شود که باید از توسعه آن جلوگیری کرد و
پدر خرداد ماه گاهی هم باید از جذبه پدرانه و در مقام ریاست خانواده بودن
استفاده کند و اجازه ندهد که بچه ها همیشه او را پدری دل رحم و بخشنده و نرم و
ملایم تلقی کنند.نکته مهم دیگر که باید در مورد مرد متولد خرداد در نظر گرفت،
قولی های گاه به گاه اوست؛ چون دارای قوه تخیل بسیار و رویاهی فراوان و طبعی
تنوع پرست و حادثه جوست، گاهی حرف هایی می زند و قول و قرار هایی با اشخاص می
گذارد و وعده و وعیدهایی می دهد که درست از آب در نمی آید و به همین جهت خلف
وعده های او از سایر مردان بیشتر است.ضمنا این آقا،بعضی اوقات نیز اهل زخم
زبان زدن، کنایه زدن و آزار دادن است وتندی وتیزی زبان او با آنکه همراه با
شوخی و لبخند است ولی چون خنجر به قلب می نشیند.حسادت صفتی است که شما تقریبا
هرگز در یک شوهر متولد شده در برج دو پیکر مشاهده نمی کنید و اگر احیانا موردی
پیدا شد که آن فکر و حالت در او به وجود بیاید، فورا آن را با تمام قدرت از خود
دور می کند( مگر اینکه به هنگام تولد صور دیگر فلکی در وضعی باشند که تاثیر
شدیدی روی او گذاشته باشند) طبیعی است که هیچ انسانی را نمی توان یافت که به
کلی فاقد حس حسادت باشد، اما در متولد برج خرداد میزانش بسیار کم می باشد. در
مورد عشق نیز به جنبه های جسمانی و سکسی آن توجه زیادی ندارد. احساس او از آنچه
که می بینید ویا می شنود، خیلی بیش از دیگران است و صورت فلکی ماه تولدش برابر
صور فلکی دیگر به وی کمک می کند تا به نکات باریک پی ببرد. عشق او چنان جنبه
ملکوتی دارد که انسان گاهی خیال می کند اصلا به جنبه های جسمانی و مادی آن به
کلی بی توجه است، در حالی که شما اگر انتظار ندارید که عشقتان مرد غار نشینی
باشد که با چوب توی مغزتان بکوبد و بعد موهایتان را بگیرد و تا توی غار محل
سکونتش روی زمین کشان کشان ببرد، او یکی از بهترین عشق های دنیاست. متولد خرداد
با عاشقانه ترین جملات و رویا انگیز ترین تخیلات از عشق خود با شما صحبت می کند
و قلب شما را با گواراترین لذت های شفاهی و شاعرانه لبریز می سازد.به خاطر
داشته باشید که سرد مزاجی مرد متولد خرداد وقتی از بین می رود که بتوانید همان
نوایی را که در گوش او طنین انداز است، بشنوید و همان تخیلاتی را که در سرش
وجود دارد، درک کنید. او مدتها قبل از آنکه بخواهد و یا بتواند عشق خود را از
راه جسمانی ظاهر سازد، نیازمند به آن است که از نظر تخیلات و ایده آل ها ارضا
شده باشد. شاید انجام این کار غیر مقدور به نظر برسد، ولی به هر صورت آن تنها
راهی است که قلب شما و قلب او را به هم وصل می کند. ضمنا شما باید به تکیه کلام
معروف او توجه مخصوص داشته باشید. این تکیه کلام این است: « اگر من عاشق تو
بودم، می توانستیم، یا اگر من عاشق بودم، ممکن بود» اینها جملاتی است که شما
ممکن است از دهان او به دفعات مختلف بشنوید. جملاتی که گاهی اوقات خودش هم نمی
تواند تمامشان کند. در اغلب این موارد شما می توانید با خیال راحت این اگرها را
از ابتدای جملات او حذف کنید زیرا در نود درصد مواقع منظور او از به کار بردن
این کلمه حالت نفی دادن به جمله نیست. او این کار را بر حسب عادت و به عنوان یک
اقدام غیر عادی احتیاطی انجام می دهد. مرد متولد خرداد از شنیدن انتقاد از
رفتار عاشقانه اش چنان بیزار است که زندگی چند ساله اش را به این خار بر هم می
زند.
__________________________
همینجوری جهت اطلاع :-"